مدیریت استارتاپ, راه اندازی استارتاپ

مدیریت استارتاپ با استفاده از حسابداری نوآوری

شاید شما هم در مسیر راهبری کسب و کارتان، بارها از خودتان سوال کرده باشید که آیا مسیری که می‌روم درست است؟ آیا باید چرخش کنم؟ آیا باید به همین مسیر ادامه بدهم؟

یا ممکن است از خودتان سوال کرده باشید که کارهایی که دارم انجام می‌دهم چه تاثیری روی کسب‌وکار استارتاپ من دارد؟ از بین فرضیات اولیه من، کدامشان درست و کدامشان باید اصلاح شود؟

همه این‌ها سوالاتی است که برای پیدا کردن جواب آن‌ها نیاز دارید حساب و کتابتان را قوی کنید. به این کار حسابداری نوآوری گفته می‌شود.

شاید در نگاه اول حسابداری یک کار تکراری و خسته کننده باشد ولی یادمان باشد کارآفرینی یعنی مدیریت سازمان و مدیریت یعنی انجام یک‌سری امور تکرار شونده برای رسیدن به موفقیت.

حسابداری نوآوری با حسابداری موجود سنتی تفاوت دارد. اینکه چطور در راه‌اندازی استارتاپ، نوآوری را حسابداری کنیم و رشد استارتاپ را بسنجیم، شامل مراحل و معیار‌های مختلفی است که در ادامه به آن می‌پردازیم.

حسابداری نوآوری چیست؟

حسابداری نوآوری سیستمی متشکل از شاخص‌های کلیدی برای جمع آوری، تجزیه و تحلیل و ارائه اطلاعات درباره  نحوه عملکرد (موفقیت، شکست و درجا زدن) استارتاپ است. به بیان دیگر می‌توان گفت حسابداری نوآوری یک ابزار مناسب برای جمع آوری و ارزیابی عملکرد مالی، کسب و کاری و رشد استارتاپ است.

هر کسب و کاری برای ادامه حیات و رشد خود نیاز به حسابداری دارد و برای ارزیابی عملکرد و میزان پیشرفت خود شاخص‌های اندازه‌گیری به خصوصی دارد. اما موضوع اصلی این‌جا است که استارتاپ به دلیل نوآوری که به همراه دارد، نیاز به حسابداری متفاوتی نسبت به کسب و کار‌های دیگر دارد و نمی‌توان در آن از روش سنتی استفاده کرد. این جا است که حسابداری نوآوری معنا پیدا می‌کند.

اصطلاح «حسابداری نوآوری» اولین بار توسط اریک رایس در کتاب خود با عنوان لین استارتاپ به کار برده است که در آن به موضوع حسابداری نوآوری برای بررسی و اندازه گیری رشد استارتاپ پرداخته می‌شود.

چرا حسابداری نوآوری برای مدیریت استارتاپ الزامی است؟

اگر شما از حساب کاربری و مالی خود اطلاعات دقیق نداشته باشید و نتوانید آن را به طور مشخص تجزیه و تحلیل کنید، نمی‌توانید انتظار رشد استارتاپ را داشته باشید. برای اینکه شما بتوانید گزارش پیشرفت عملکرد خود را با شاخص‌های مالی داشته باشید نیاز به حسابداری نوآوری دارید.

حسابداری نوآوری ارتباط مستقیم با رشد استارتاپ دارد. پس از راه‌انداری استارتاپ، یکی از موضوعات مطرح در جلسه ارائه به سرمایه گذار، «میزان رشد استارتاپ» و «نرخ بازگشت سرمایه» است. محاسبه رشد استارتاپ و نرخ بازگشت سرمایه برای کسب و کار‌های قدمت‌دار با شاخص‌های کلیدی ثابتی قابل اندازه‌گیری است. اما چون ماهیت استارتاپ، نوآوری است و یک ارزش جدید خلق می‌کند، نمی‌توان آن را به سادگی تخمین زد.

دقیقا اینجا است که حسابداری نوآوری به کمک کارآفرینان می‌آید. شما برای اینکه بتوانید میزان رشد استارتاپ و نرخ بازگشت سرمایه را تخمین بزنید نیاز به اطلاعات مالی دقیق و تجزیه و تحلیل آن‌ها دارید. برای این کار نیز شما باید توانایی استخراج درست اطلاعات را داشته باشید تا کسانی که قرار است بر اساس آن تصمیم‌گیری ‌کنند، برایشان معنا‌دار و قابل اعتماد باشند.

در حسابداری نوآوری چه چیزهایی اندازه‌گیری می‌شود؟

با توجه به مرحله‌ای که استارتاپ در آن قرار دارد، حسابداری نوآوری شامل سه سطح می‌شود:

مرحله اول: شاخص‌های مشتری محور

سطح اول از حسابداری نوآوری، شامل داشبورد ساده‌ای است که بر اساس چند شاخص کلیدی قابل‌اجرا و قابل‌اندازه‌گیری تدوین می‌شود.

برخی از شاخص‌ها شامل موارد زیر است:

  • گفت و گو با مشتریان: تعداد مشتریانی که هر هفته با آن‌ها صحبت می‌شود؛
  • بازخورد مشتری: تعداد مشتریانی که هر هفته پس از استفاده از محصول، بازخورد می‌دهند؛
  • نرخ تبدیل: تعداد مشتریانی که حاضر هستند محصول شما را امتحان کنند؛
  • سرانه درآمد: مبلغی که هر مشتری حاضر است برای محصول یا خدمات مورد نظر پرداخت کند.

هدف از حسابداری سطح ۱، استفاده از شاخص‌‌های قابل‌اندازه‌گیری است که بر اساس درک نیاز مشتریان باشد تا به رشد استارتاپ منجر شود. همچنین در این مرحله و با کمک شاخص‌های کلیدی متوجه می‌شویم که چه چیزی دقیقا برای استارتاپ مفید یا مضر است.

مرحله2: شاخص‌های اندازه گیری ارزش کسب و کار

رشد استارتاپ زمانی رخ می‌دهد که از ارزش خلق شده و وجود تقاضای واقعی برای آن در بازار مطمئن شویم.

در این مرحله باید شاخص‌های قابل اندازه‌گیری را انتخاب کرد که به رد یا تایید برخی پیش‌فرض‌ها درباره استارتاپ می‌انجامد. این پیش‌فرض‌ها مربوط به ارزش محصول یا خدماتی است که استارتاپ ارائه می‌کند.

شاخص‌های کلیدی باید گویای پاسخ برخی سوالات اساسی راجع به استارتاپ باشند. از قبیل:

  • آیا محصول یا خدمات ما مشکل مشتری را حل می‌کند؟
  • آیا مشتری متوجه ارزش محصول خلق شده هست؟
  • آیا حاضر است برای این محصول هزینه کند؟

برخی از این شاخص‌های کلیدی که نماینگر میزان رضایت مشتری از ارزش خلق شده است:

  • تعداد دفعات تکرار خرید
  • تعداد ارجاعات به صورت دهان به دهان
  • میزان تمایل به دادن مبلغ بیشتر برای ارزش خلق شده
  • تعداد جذب مشتریان جدید

هدف اصلی در این مرحله این است که به آمار و ارقام دقیق درباره میزان اثر‌پذیری و مفید بودن ارزش پیشنهادی برسیم تا در نهایت بتواینم با تجزیه و تحلیل این داده‌ها به میزان رضایت مشتری از ارزش خلق شده برسیم. این امر سبب می‌شود که به پارامتر‌های هدف در خصوص ارزش کسب و خود برسیم و شاهد رشد استارتاپ باشیم.

مرحله3: ارزش خالص

در سطح سوم با استفاده از شاخص‌های به خصوص، عملکرد مالی به طور دقیق محاسبه می‌شود. هزینه‌ها و درآمد خالص به نرخ روز باید حساب شود. این موضوع کمک می‌کند تا مشخص شود میزان درامد کسب شده نسبت به میزان سرمایه جذب شده چقدر است و به نوعی ارزش سرمایه گذاری معلوم شود.

در این سطح از تمام داده‌های قبلی در مرحله یک و دو استفاده می‌کنیم تا اعداد و ارقام دقیقی به واحد پول کشور خود به نمایش بگذاریم.

برای مثال در یک کسب و کار آنلاین می‌توان شاخص‌های زیر را در نظر گرفت:

  • تعداد بازدید کنندگان
  • درصد بازدیدکنندگانی که برای حساب‌های رایگان ثبت‌نام می‌کنند و به کاربران تبدیل می‌شوند
  • درصد کاربرانی که پول پرداخت می‌کنند
  • مقدار پول پرداخت‌شده توسط هر کاربر

به این ترتیب مدل کسب و کار با اطلاعاتی تحلیل شده و قابل اعتماد مشخص می‌شود و تا حد زیادی می‌توانید ریسک سرمایه گذاری و جذب سرمایه را کاهش دهید.

انواع حسابداری نوآوری در استارتاپ‌ها

به غیر از سطوح مختلف حسابداری نوآوری که پیش تر ذکر شد، نوآوری را می‌توان بر اساس دو دسته متفاوت از معیار‌های کلیدی ارزیابی کرد.

1) معیارهای عملکردی: این دسته از معیار‌ها بر این تمرکز دارند که استارتاپ تا چه اندازه با نوآوری درگیر است. آنها سطح فعالیت‌های نوآوری به کار رفته در استارتاپ را اندازه‌گیری می‌کنند. به عنوان مثال تعداد محصولات جدید عرضه شده، تعداد آزمایش های انجام شده، ایده‌های نمونه اولیه و …

2) معیارهای تأثیری: نتایج ملموس ناشی از فعالیت نوآوری استارتاپ را اندازه گیری می‌کند. درآمد و سود معیارهای نهایی تأثیر هستند.

مثالی از حسابداری نوآوری و KPIها در ساخت یک ایده:

 

معیار‌های تاثیری معیار‌های عملکردی مرحله
 

     تعداد فرضیات ایجاد شده

تعیین حداقل معیارهای شکست

 

 

تعداد ایده‌های تولید شده

تعداد ایده‌هایی که انتخاب شده‌اند

مقدار متوسط سرمایه‌گذاری شده

 

 

 

اول

مقدار هزینه برای هر مشتری

مقدار هزینه زمانی

اعتبار سنجی

درصد محصولات در شرایط حل مساله

درصد محصولات در تناسب بازار محصول

درصد محصولات آماده برای مقیاس

تعداد تست‌های انجام شده

تعداد مشارکت مشتریان

تعداد مصاحبه‌های مشتریان

تعداد مشاهدات مشتری

تعداد محصول ساخته شده

تعداد طرح اولیه

 

 

 

دوم

میزان درآمد

میزان سود

نرخ رشد متوسط

معیار‌های بهبود

تعداد استراتژی رشد تست شده

تعداد مشتریان فعال

تعداد کانال‌های تست شده

اعتبار سنجی

 

سوم

با توجه به اینکه کسب و کار شما در کدام مرحله از رشد استارتاپ قرار دارد، سطح به خصوصی از حسابداری نوآوری برای شما کاربرد دارد. شرکت سرمایه‌گذاری پرشیا با در اختیار داشتن منتورهای حرفه‌ای می‌تواند شما را در فرایند حسابداری نوآوری کمک کند. برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید به وبسایت وی سی پرشیا مراجعه کنید یا با شماره 02126411410 تماس بگیرید.

نوشته های مرتبط